نیازمند برنامه جامع اقدام مشترک در سازمانهای امدادی هستیم
بخشی از مصاحبه با روزنامه شهروند 28 آذرماه 1400
شهریار مزیدآبادی، مدرس باسابقه امداد و نجات، با ما به گفتوگو نشست.
پیشنهادم به رئیس جمعیت هلال احمر را با نگاه به تجربه ٤٠ سالهام به عنوان امدادگر و مربی داوطلب هلال احمر در حوزههای مختلف اینگونه عنوان میکنم:
در حال حاضر برنامه جامع اقدام مشترک در سازمانهای امدادی وجود ندارد. در دقایق اولیه همه سازمانهای امدادی و بحران، تیم ارزیاب به منطقه آسیب اعزام میکنند و هیجان ناشی از تماسهای مکرر رسانهها به این مسابقه سرعت میدهد.
ارتباط بانکهای اطلاعاتی و تصمیمات مشترک بین سازمانهای امدادی کشور به طور کامل وجود ندارد و همچنان مستقل عمل میکنند.
در حال حاضر ارتباط با رسانهها به صورت هیجانی است و مدیران یک سازمان در سطوح مختلف با رسانهها ارتباط دارند.
هنوز جایگاه سخنگوی مدیریت بحران در حوادث مشخص نیست. هر سازمانی در سوانح بزرگ آمار و ارقام خود را میدهد. انتظار میرفت که نقش و جایگاه سازمان مدیریت بحران به تشخیص نهایی و تایید اطلاعات برسد.
تجهیزات و وسایل موجود امدادی در سن تعمیر، تعویض و جایگزینی قرار دارد. لازم است با توجه به سوانح گاه و بیگاه کشور، بودجه مناسب برای خرید تجهیزات و ابزار جدید توسط دولت و مجلس در اختیار قرار بگیرد.
قانون مدیریت بحران و سند راهبردی آن و تکالیف جدید متناسب با رفتار، بودجه و برنامههای سازمانهای امدادی به ویژه هلال احمر نیست. حمایت بیشتری برای رسیدن به سطح فعالیتهای تعیین شده لازم است.
آموزش مردم برای آمادگی و آگاهی زندگی در شرایط اضطراری همچنان باید ادامه یابد. رسانههای جمعی مانند صدا و سیما، جراید و شبکههای مجازی نقش بسیار مهمی در این اقدام دارند. مدتهاست یادمان رفته که هر لحظه میتواند شرایط عادی تغییر کند.
برنامهریزی هرچه سریعتر جهت افزایش اعتماد مردم و اقبال جامعه برای کمک مالی و فنی به هلال احمر به عنوان تشکیلات ملی غیر دولتی مردمی، جهت خدمت به آسیبدیدگان.
طراحی سیستم و روشهای ارتقای مدیران در سطوح مختلف بر اساس شایستهمحوری از لحاظ تجربه در حوزههای هلال احمر به ویژه امور تخصصی امداد و نجات.
بازنگری سند راهبردی جمعیت با توجه به ماموریتهای محوله در قانون مدیریت بحران در حدود توانایی و امکانات استانها و آسیبپذیری در مناطق مختلف کشور.
احیای فرهنگ امدادگری و داوطلبی به عنوان یک رکن مهم در فعالیتهای جمعیت هلال احمر که با گذشت زمان به فراموشی سپرده شده و علایق جذب و استخدام جای آن را گرفته است.
بیشترین توجهی که مردم از جمعیت هلال احمر انتظار دارند حضور به موقع، کامل و فنی در شرایط اضطراری به ویژه در سوانحی چون سیل و زلزله به عنوان ملجأ و پناه مردم است. این انتظار فقط با مصاحبه و تبلیغات ارزش ندارد، بلکه لازم است تیمهای سازماندهیشده و آموزشدیده بتوانند به موقع به محل آسیب برسند که این مهم با ناوگان ترابری زمینی و هوایی مجهزی صورت میگیرد که در حال حاضر نیاز به ارتقا و تکمیل دارد.
جمعیت هلال احمر متولی بیش از ٦٠٠ پایگاه امداد و نجات بین شهری و کوهستان و ساحلی است و نجاتگران داوطلب گستردهای در این پایگاهها مشغول فعالیت هستند. این امدادگران با توجه به افزایش سن و نیاز به شغلی ثابت، در حال عزیمت به مشاغل دیگر هستند و تجربهای گرانبها و هزاران ساعت آموزش فنی و تخصصی مجددا باید برای نیروی انسانی جدید تکرار شود. همچنان وضعیت شغلی و بیمه و سنواتی این داوطلبان مبهم است. برای جلوگیری از این هدررفت، یک توجه فوری مورد نیاز است.
به نظر میرسد تناسب بین بودجه سالیانه هلال احمر به عنوان سازمان متولی در رسیدگی به آسیبدیدگان، با ماموریتها و هزینههای ماهیانه و سالیانه وجود ندارد. یا متولیان بودجهریزی یا تصمیمگیران یا قانونگذاران در این عدم تناسب میتوانند نقش صحیح خود را ایفا کنند. این سازمان بینالمللی و مطرح در سطح جهان، به مشکلات مالی عدیده دچار شده است و بازنگری مجدد در روشهای تامین بسیار اهمیت دارد.